داستان در مورد یک فرد طلاق گرفته است که رفت و آمد روزانه خود را با خیال پردازی درباره یک زوج به ظاهر کامل که در خانه ای زندگی می کنند که قطارش روزانه از آنجا عبور می کند ، می گذراند.
مرد فقیری به نام ایان مانی دستیار دانشمندی در یک پروژه تحقیقاتی است. او که ذاتا انسان باهوشی نیست میخواهد از هوش پسرش استفاده کند و او را نابغه جلوه دهد...
در فیلم نینیلا نینیلا ، دیو به طور تصادفی با تارا دوست دوران کودکی خود برخورد می کند و داستان عاشقانه آنها شروع می شود..
دختری جوان که با بیماری سرطان تیروئید دست و پنجه نرم میکند، در یک گروه حمایتی با پسری آشنا میشود که چندی پیش، به یک بیماری بدخیم دچار شده بود و اکنون دوران بهبودی خود را سپری میکند. در ادامه، این دو جوان نسبت به یکدیگر احساس تعلق خاطر پیدا می‌کنند و...
یک فرمانده ارتشی است که به دلیل نامعلومی شروع به کشتن مقامات ارتش میکند. در این بین خالد رحمانی ( تایگر شروف) که از سربازان تحت آموزش کبیر بوده مامور میشود تا او رو پیدا و به قتل برساند…
داستان علاءالدین خیلجی، حاکم دوم سلسله خیلجی، و عشق وسواس گونه اش به ملکه موروار، پدماوتی، که به زیبایی، هوش و شجاعت مشهور است …
شهر موصل عراق توسط گروه تروریستی داعش اشغال شده و در این بین تعدادی از پرستاران هندی گروگان گرفته شده‌اند حالا سال‌ها پس از قسمت اول سازمان اطلاعاتی هند برای گرفتن کمک به تایگر مراجعه می کند. تایگر(سلمان) که قبلاً عضو سازمان جاسوسی هند بوده و همسرش زویا (کاترینا کایف) در این سال‌ها همراه هم زندگی آرامی را سپری کرده اند.اما حالا تایگر موظف میشود تا طی مدتی کوتاه پرستاران را نجات دهد او به عراق می رود اما وقتی در عملیات و در یک صحنه گرفتار می شود زویا سر می رسد و او را نجات می دهد.
درباره یک وکیل معتبر و کارکشته دادگستری هند به نام بادل است که توسط یک دختر متهم به قتل به نام ناینا ستیاستخدام می شود تا به او برای تبرئه شدن از این اتهام کمک کند و این در حالی است که این دختر کاملاً بی گناه است اما از سوی دیگر قاتل واقعی شخص دیگری است که هیچ ردی از خود بر جای نگذاشته است و…
درباره پروفسور معتادی است که به مدرسه نوجوانان اعزام می شود و در آنجا با یک گانگستر که از بچه های مدرسه برای کارهای مجرمانه استفاده می کند درگیر می شود...
ماهاویر سینگ پوگات کشتی گیر سابق تیم ملی هندوستان به دلیل مشکلات زندگی در حالی که هیچ‌وقت نتوانسته به مدال طلا برسد، مجبور میشود از تشک کشتی خداحافظی کند. سال ها بعد در حالی‌که ازدواج میکند، آرزو دارد بتواند فرزندان پسرش را برای تبدیل شدن به یک کشتی گیر قهار آموزش بدهد اما همسر او فقط دختر بدنیا می‌آورد و او به کل امیدش را از دست داد اما روزی فکری به سرش زد که دو دختر بزرگش را کشتی‌گیر کند تا رویایش را به حقیقت تبدیل کند بنابراین دخترانش را به تمرینات سخت مشغول کرد و با پسران به کشتی گرفتن وادار کرد. از قضا دختر اول او گیتا کوماری همه پسران را شکست داد و در بزگسالی نیز با گرفتن مدال طلای جهانی و به اهتزاز درآوردن پرچم هند رؤیای پدرش ماهاویر سینگ را به حقیقت تبدیل کرد. خواهر گیتا نیز کشتی‌گیر بزرگی شد.
