پدر گواردیولا داستان یک خانواده را روایت میکند که وقوع یک حادثه موجب دگرگونی روابطشان در زندگی شده و سرنوشت مسیری از جنس متفاوت برایشان رقم میخورد...
آنا فاکس یک روانشناس متخصص در حوزۀ کودکان و نوجوانان است. او پس از جدا شدن از همسرش ادوارد، در طبقۀ دوم آپارتمانی در پوشیده از ماسه-سنگ در منهتن در نیویورک زندگی می کند و ادوارد نیز در کنار الیویا، فرزندی که از آنا دارد، زندگی می کند. او از بیماری آگورافوبیا رنج می برد و روزانه مقدار زیادی دارو مصرف می کند و از سوی دیگر، وابستگی بسیار زیادی به نوشیدن مشروبات الکلی دارد.
روزنامهنگار رسوا، گری فن، در یک شهر کوچک در نیوانگلند یک سری معجزات به ظاهر الهی را کشف میکند و از آنها برای احیای زندگی حرفه ای خود استفاده میکند، اما ممکن است «معجزات» منبع بسیار تاریک تری داشته باشند.
در مورد مردی به نام سلطان میباشد که توسط گروهی از گانگسترها بزرگ شده است. اکنون سلطان تصمیم دارد این گروه خلافکار را اصلاح کرده تا دست از کارهای اشتباه خود بردارند و…
دختر جوانی به نام الن اشلند مورد حمله قرار می گیرد که این اتفاق باعث می شود بینایی اش را از دست بدهد. او در تلاش است که بهبود پیدا کند و پس از مدتی آثار توهم و اضطرابی که به وحشت تبدیل می شود وی را در بر می گیرد. در همین حال شخصی که به او حمله کرده دوباره باز میگردد و ...
با دو دزد به نامهای رینگو و یولاندا آشنا میشویم که قصد دستبرد زدن به کافی شاپی را دارند. سپس تیتراژ پخش میشود.بعد از تیتراژ و بین تیتراژ و داستان اول، با دو آدمکش حرفهای به نامهای وینسنت و جولز آشنا میشویم که برای بهدستآوردن یک کیف مرموز به یک آپارتمان میروند.در آنجا با برت و دوستش و خدمتکارش، ماروین (که یک سیاهپوست است)، آشنا میشویم. گویی آنها به مارسلوس والاس (رئیس وینسنت و جولز) خیانت کردهاند و بعد از تحویلدادن کیف باید مجازات شوند.
اصلان زندگی ارومی در روستا در کنار همسرش دارد او به علت بدهی اندکش و جاذبه های شهر تهران به این کلانشهر کشیده میشود اسلان در شهر با چنگیز آشنا میشود و سر از مرکز تکدی گری در می آورد اما...
رژيم بعث عراق در جريان جنگ با ايران درصدد است اثر يك نوع گاز شيميايي جديد را كه به منظور دفع آفات گياهي ساخته شده بر روي تعدادي از عراقي ها امتحان كند. نتيجه ي اين آزمايش مرگ تمامي افراد در مدت كوتاهي است. رژيم بعث با وارد كردن فشار به دكتر عراقي كاشف اين گاز و تهديد جان دختر و نوه ي دكتر او را وادار به انجام تحقيقات بيشتر مي كنند اما دكتر توسط يكي از شاگردان دخترش، دولت ايران را در جريان واقعه مي گذارد. با اعزام گروهي از نظاميان ايراني و به كمك يك راهنماي كُرد، آن ها موفق به نجات دكتر و دخترش مي شوند.
درفیلم فوتبالی ها صعود یک تیم دسته اولی به لیگ برتر برایشان مشکلاتی را به همراه دارد. با ورود مربی برزیلی این مشکلات چند برابر می شود و همه چیز به شکلی در هم و برهم اتفاق می افتد.
دکتر بهرام نورآیین در پی از دست دادن همسر و فرزندش در حادثهٔ یازدهم سپتامبر در نیویورک گاهی به ایران بازمی گردد. او که از شهر گریزان است به درمانگاهی که کنار چغازنبیل واقع شده می رود. او در آنجا دختری نوجوان به نام اقلیما را به عنوان پرستار استخدام می کند و به تدریج رابطه ای صمیمانه میان آن ها شکل می گیرد و…
ذبیح و غلام، دو شخصیت محوری این داستان، از طبقات پایین اجتماع هستند که طی ماجراهایی طنزآمیز اتومبیل نعشکش خود را از دست میدهند و مجبور میشوند برای گذران زندگی، با موتورسیکلت، جنازههای مشتریان خود را جابهجا کنند، سکانس رویارویی ذبیح و غلام مجید صالحی و علی صادقی با پسر متوفی حسن علیرضایی از سکانسهای جذاب فیلم است.