تارا در آستانه گرفتن تصمیمی است که همسرش بهرام از آن بی خبر است؛ تصمیمی که قرار است مسیر زندگی این زوج را دستخوش تغییراتی کند و همین دستمایه‌ای می‌شود تا فیلم داستان گذشته، حال و آینده‌ی رابطه‌ی تارا و بهرام را روایت کند؛ گذشته، حال و آینده‌ای که چون رویایی در هم تنیده‌اند.
زمانی که انجام هیپنوتیزم در یک جشن تولد از یک شوخی و سرگرمی به اشتباهی بزرگ تبدیل می‌شود، دو دوست صمیمی به نام‌های مگان و پیج، صبح روز بعد بدون هیچ خاطره‌ای از شب گذشته از خواب بیدار می‌شوند و…
فرزانه مردی را در خیابان می بیند که با شوهرش جلال مو نمی زند. وقتی او را دنبال می کند و آن مرد را با زن دیگری می بیند، به گمان اینکه جلال به او خیانت می کند شروع به از بین بردن رابطه خود و شوهرش می کند.
پس از ناپدید شدن دختر یک تفنگدار سابق نیروی دریایی، او و همرزم سابقش باید برای نجات دخترش با یک کارتل مکزیکی درگیر شوند...
وقتی دخترش، آنجلا، و دوستش کاترین، نشانه‌هایی از تسخیر اهریمنی را نشان می‌دهند، زنجیره‌ای از وقایع رخ می‌دهد که پدر مجرد ویکتور فیلدینگ را مجبور می‌کند تا با نادری شرارت مقابله کند. او وحشت زده و ناامید به دنبال کریس مک نیل می گردد، تنها کسی که قبلاً شاهد چنین چیزی بوده است.
