قدیر ظفرلو صاحب یک شرکت مضاربه ای جهت تهیه ویزای سفر برای دخترش فرشته، او را به عقد راننده خود امیر درمی آورد. ملوک همسر اول قدیر، امیر را در جریان قرار داده و امیر نیز از خروج فرشته جلوگیری می کند.
احمد پس از آزاد شدن از زندان تصمیم می گیرد از همسرش جدا شود. برخلاف او دوستش پرویز به دنبال ترك اعتیاد و تشكیل زندگی است. اما هر دو بر خلاف تصورشان به یك گروه قاچاق چی مواد مخدر...
گروهي رزمنده كه براي يافتن «جعبه سياه» مأموريت دارند درمحاصرة دشمن قرار مي گيرند و شكست مي خورند. گروهي ديگر به محل اعزام مي شوند كه رهبري آن به عهده ي برادر فرمانده ي گروه قبلي است. موقع عبور از پرتگاه...
در پی اختلاف و جدالی که بین دو گروه از قاچاقچیان مواد مخدر پیش میآید به پاسگاه مرزی اطلاع داده میشود که محمولهای از مواد مخدر در حال عبور از مرکز کشور است..