یه لان شین، زنی زحمتکش، مادری مهربان و تاجری موفق است که از مادر بیمار خود مراقبت می کند. او تصمیم می گیرد تا خانه بزرگتری برای خانواده اش پیدا کند و...
زنی جوان به نام بدرو (با بازی آلیا بات) می‌باشد که امیدوار است هنگامی که شوهرش دست از نوشیدن الکل بردارد، بار دیگر اصلاح شود. با این حال، زمانی که در این مسیر همه چیز از حد می‌گذرد، بدرو و مادرش شجاعانه به دنبال گرفتن انتقام رفته و…
جوانی به نام چارلی کینکید، همان کسی است که یک مقر مخفی را زیر خانه خود پیدا می‌کند؛ پناهگاهی که به نظر می‌رسد به یک ابرقهرمان تعلق دارد. او این موضوع را با دوستان خود در میان می‌گذارند. این چند نفر کم کم به این نتیجه می‌رسند که پدر چارلی (کسی که ارتباط سرد و غریبی با فرزند خود دارد)، احتمالا یک زندگی مخفی دوگانه داشته باشد…
استادی به نام جک گلدنی در یک کالج تدریس می‌کند و همسر بابت و پدر چهار فرزند است. در این میان آن‌ها زندگی روزمره خود را همراه با تمام اتفاقات غیرقابل‌پیش‌بینی آن می‌گذرانند اما با وقوع یک سانحه هوایی، همه چیز تغییر کرده و…
در مورد مادری است که یک لالایی جدید را در کتابی باستانی کشف کرده و به زودی این آهنگ را یک نعمت برای آرام کردن فرزندش می‌داند. اما زمانی که این لالایی یک دیو باستانی ترسناک به نام لیلیت را بیدار می‌کند، دنیای او به یک کابوس تبدیل شده و…
سه مرد به نام‌های تاکر، رولفی و پت تیت با یکدیگر متحد می‌شوند تا تجارت خود را راه اندازی کنند. تاکر مردی تلخ و خشن است که از جنگ فالکلند بازگشته و با خرید و فروش مواد مخدر در دنیای اسکس، نامی برای خود دست و پا می‌کند اما…
نوجوانی که به دروغگویی و داستان سرایی شهرت دارد می بیند که نامادری جدیدش در یک پارکینگ خالی، مردی را به قتل می رساند. او باید تلاش کند تا به دیگران ثابت کند که دروغ نمی گوید و نامادری اش نقشه های شومی در سر دارد و...
مردی به نام فلیس پس از چهل سال دوباره به شهر محل تولدش، ناپل، بازمی‌گردد. در این میان او با کشیشی به نام دون لوئیجی که تلاش می‌کند آینده بهتری را برای جوانان شهر به ارمغان آورد، ملاقات کرده و…
زوجی جوان به نام آدیتیا و آبینایا برای ماه عسل خود به شهر مانالی سفر می‌کنند. اما زمانی که آن‌ها در سرمای شدید این منطقه گرفتار گروهی از افراد شرور می‌شوند باید برای زنده ماندن مبارزه کنند و…
جوانی 20 ساله به نام جینگ هائو با تنها خواهر خود زندگی می‌کند. در این میان جینگ هائو برای به دست آوردن هزینه جراحی خواهرش و نجات جان او، ناامیدانه از فرصتی که برای راه‌اندازی کسب و کار پیدا کرده استفاده می‌کند، سرنوشت خود را تغییر داده و بر زندگی اطرافیانش نیز تاثیر می‌گذارد اما…
