مووی نما

سریال سیاه چاله، قصه زندگی مردی به نام جمشید را به تصویر می‌کشد که در شصت سالگی درگیر بیکاری و اجاره‌نشینی است. او در شرایطی که به اجبار، راهی خانه پدری در خارج از شهر شده، از ماجرایی مطلع می‌شود، ولی اقدامش تمام اعضای خانواده را وارد چاله‌ای بزرگ‌تر می‌کند...

خلاصه داستان سریال بی گناه قسمت بیست و سوم: بهمن مردانی برای کشف راز آنچه بیست و پنج سال قبل باعث فرار او به خارج از کشور شده بود به ایران باز می گردد ، خانواده رشید فرشباف استاد مشهور طراحی فرش را در موقعیت تازه ای قرار می دهد، موقعیتی بسیار عجیب...

مالباختگان موسسه مالی عدل تجمع اعتراضی برگزار کرده و پول خود را طلب می کنند. از سوی دیگر، عماد با همسر ایمان درباره سند خانه صحبت می کند و...

خلاصه داستان سریال جیران قسمت آخر: ملک زاده روزهای تلخی را در خانه میرزاکاظم سپری می کند. گلین عزادار فرزند است و حالا فکر می کند قاتل بچه اش باید جایی بین در و دیوارهای حرمسرا باشد و کوچول خان برای اینکه در کاخ بماند نقشه خطرناکی می کشد

صحرا بعد از معامله با سعید، به اطلاعات مهمی درباره جزیره دسترسی پیدا می‌کند که می‌تواند با کمک رضا به ثروت هنگفتی برسد. از سوی دیگر مهشید ارشد را متقاعد می‌سازد که برای رفع کدورت و انتقام جویی صحرا در ملاقاتی حضوری حقایق را به صحرا بگوید و وجدان خود را آرام سازد. ارشد به محل ملاقات با صحرا به رستوران دنجی می‌آید و صحرا که ردپای تازه‌ایی از م.ن، قاتل پدرش، در انبار محل مخفی کردن پیانو توسط آل ربیع یافته، به انبار آل ربیع باز می‌گردد تا بعد از آن به ملاقات ارشد برود. او نمی‌داند که چه آینده هولناکی در انتظارش می‌باشد و انبار آل ربیع محل تلاقی مرگ و زندگی است...

خلاصه داستان قسمت 20 سریال نیسان آبی: پدرام راهی برای برگشت نداشت و تصمیم گرفت همه چیز را بگوید، غافل ازینکه رشید به کمک دختر عمویش نقشه بدی برای او کشیده بودند...

با ادامه پیدا کردن بازجویی سونیا توسط پلیس، بالاخره راز ناپدید شدن سیامک افشا می شود و...

سریال خسوف قسمت سی ام مهراب آتیه را تشویق می کند تا هرچه سریع تر استانبول را ترک کند و مشغول تحصیل در دانشگاه شود. آتیه برخلاف میل خود، آماده سفر می شود و...

خانواده ی مکین در آستانه ی از هم پاشیدگی است! از سویی پیام مکین تمام سعی خود را می کند تا خانواده را از مکر اعلا دور نگاه دارد و از سویی دیگر پیروز مکین که تشنه ی قدرت است، تمام تلاشش را می کند تا اعتماد اعلا را به هر قیمتی به دست آورد. اما پیروز فراموش کرده است که پیام یک برگ برنده به نام لیلی دارد که اگر او را پیدا کند پیروز به آخر خط می رسد!

پدربزرگ، معجونی می سازد تا سیاهی را از دل نارگیل خان و لنگه و لیوه بیرون کند. هاله نیز قصد دارد چیزی را از آزمایشگاه پدربزرگ بردارد. او نمی داند که این کارش چه خطراتی به همراه خواهد داشت…